جدول جو
جدول جو

معنی طبل زدن - جستجوی لغت در جدول جو

طبل زدن
(خوَدْ / خُدْ دا دَ)
طبل فروکوفتن. طبل نواختن:
امشب سبکتر میزند این طبل بی هنگام را
یاوقت بیداری غلط بوده ست مرغ بام را.
سعدی.
حیف بود آخر زدن بر طبل بدنامی دوال
کو مرا ناگه چنین افکند با سگ در جوال.
ابن یمین.
شد بهار و ابر در فکر سرانجام گل است
طبل شادی زن که فتح نوبه بر نام گل است.
میرزا رضی دانش (از آنندراج).
، دعوی کردن. بچیزی بالیدن:
بهاری ابر، به کف ّ تو نیک مانستی
به رعد اگر نزدی در زمانه طبل سخا.
(؟)
لغت نامه دهخدا
طبل زدن
تبیره زدن طبل نواختن طبل فرو کوفتن، دعوی کردن بالیدن به چیزی
تصویری از طبل زدن
تصویر طبل زدن
فرهنگ لغت هوشیار
طبل زدن
طبل نواختن، دهل زدن، کوس زدن، نقاره زدن، طبل فروکوفتن، طبل کوبیدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از طبل زن
تصویر طبل زن
دهل زن، طبل نواز، طبلچی
فرهنگ فارسی عمید
(لَتْ، تَ)
طبال. نقاره چی. دهل زن. (آنندراج). طبلچی:
زیغبافان را با وشی بافان ننهند
طبلزن را ننشانند بر رودنواز.
ابوالعباس.
بر لب آب، مطربان ترمذ و زنان پایکوب و طبلزن، افزون سیصد تن دست به کار بردند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 239)
لغت نامه دهخدا
(خوَدْ / خُدْ تَ)
آرامش زن با زن. سحق. مساحقه. رجوع به طبق شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از ابلق زدن
تصویر ابلق زدن
ابلک زدن پربه سرزدن پرنهادن بدعوی پر بر سر زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طبل زن
تصویر طبل زن
شندفگر دهل زن کاسه زن طبال دهل زن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بغل زدن
تصویر بغل زدن
در بغل گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی است تبگ زدن هماغوشی زنان و همسایی تبگ های خویش مالیدن دو زن شرم خود را به یکدیگر سحق مساحقه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طبق زدن
تصویر طبق زدن
((طَ بَ. زَ دَ))
مالیدن دو زن شرم خود را به یکدیگر، سحق، مساحقه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طبل زن
تصویر طبل زن
((~. زَ))
طبال، دهل زن
فرهنگ فارسی معین
هم جنس بازی کردن، سحق، مساحقه کردن (زنان)
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از طبل زن
تصویر طبل زن
عازفة الطّبول
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از طبل زن
تصویر طبل زن
Drummer
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از طبل زن
تصویر طبل زن
batteur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از طبل زن
تصویر طبل زن
鼓手
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از طبل زن
تصویر طبل زن
طبل نواز
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از طبل زن
تصویر طبل زن
ঢোলবাদক
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از طبل زن
تصویر طبل زن
มือกลอง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از طبل زن
تصویر طبل زن
mpiga ngoma
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از طبل زن
تصویر طبل زن
davulcu
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از طبل زن
تصویر طبل زن
ドラマー
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از طبل زن
تصویر طبل زن
pemain drum
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از طبل زن
تصویر طبل زن
תופי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از طبل زن
تصویر طبل زن
드러머
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از طبل زن
تصویر طبل زن
तबलावादक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از طبل زن
تصویر طبل زن
drummer
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از طبل زن
تصویر طبل زن
batterista
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از طبل زن
تصویر طبل زن
baterista
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از طبل زن
تصویر طبل زن
perkusista
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از طبل زن
تصویر طبل زن
барабанщик
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از طبل زن
تصویر طبل زن
Schlagzeuger
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از طبل زن
تصویر طبل زن
барабанщик
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از طبل زن
تصویر طبل زن
baterista
دیکشنری فارسی به اسپانیایی